۷/۲۸/۱۳۸۹

بومی کنیم واتیکان ، با قم، آخوند و قرآن

این مطلب رو بار نخست در کامنتهای یک مطلب در بالاترین همینطور فی البداهه نوشتم. چون اون لینک قدیمی شده بود، خیلی مطلب دیده نشد. دیدم همینطوری الکی بد هم نشده گذاشتمش اینجا تو وبلاگ.
از وقتی رفتی آقا
از پیش ما
از اینجا
تهرون ما غم داره
انگار یه بو کم داره

۷/۱۲/۱۳۸۹

سایه سنگین ناامیدی ؛ نسخه پیچی متفاوت عباس عبدی و اکبر گنجی برای امیدواری


وضعیت حاکم بر کشور آنقدر بد است که هر بیننده ای برای اصلاح و یا تغییر آن، انگیزه می یابد. اما این انگیزه ها معمولا به دیوار بلند ناامیدی برمی خورند و از این رو پرسشی اساسی که همه را درگیر خود ساخته این است که آیا امیدی برای بهبود وضعیت کشور هست؟ آیا می توان به پتانسیل داخلی خودمان امید داشته باشیم؟ ایا می توان امیدوار بود که بیش از این به قهقهرا نرویم و آیا می توان امیدورا بود که وضعیتمان بهتر از این شود.
انتخابات سال گذشته و تولد جنبش سبز بسیار بر امیدوار شدن شهروندان ایرانی افزود، با این حال سرکوب شدید این جنبش، بسیاری را نا امید ساخته است. از طرفی وضعیت بد کشور چه به لحاظ داخلی و چه به لحاظ خارجی اصولا هر نوع امید به تغییر یا اصلاح از داخل را به سرعت از بین برده  و در نتیجه شهروندان  را منزوی و یا امیدوار به قدرت های خارجی، می سازد.
در چنین فضایی چگونه می توان به آینده کشور امیدوار شد؟ و آیا امیدوار شدن معنی می دهد؟